میزان دپوی محصولات فولادی به چه شکلی است؟
میزان دپو در محصولات مختلف فولادی متفاوت است. ورق وضعیت بهتری نسبت به سایر محصولات دارد. اما درباره میلگرد بهشدت دپو وجود دارد (با تاکید بر این موضوع که برخی کارخانهها با ۳۰ تا ۱۰درصد ظرفیت کار میکنند). در تولید شمش و اسلب و بیلت وضعیت بینابینی بین ورق و میلگرد وجود دارد. به عبارت دیگر اوضاع آنها به خوبی ورق یا به بدی میلگرد نیست. موجودی فولاد خوزستان نیز با وجود اینکه نسبت به ۲ سال پیش نصف شده، اما بازهم موجودی آن ۴ تا ۵ برابر اندازه معمول است. البته قابل توجه است که فولاد خوزستان با ۱۰۰درصد ظرفیت خود در حال فعالیت است. ما سعی کردیم به جای کاهش تولید استراتژی صادرات را در پیش بگیریم. یعنی ما میتوانستیم تولید خود را کاهش دهیم مثل کارخانههایی که این کار را انجام میدهند اما تولید را کاهش ندادیم بلکه مازاد آن را صادر کردیم.
قیمت تولیدات ایرانی با قیمت چینیها چه تفاوتی دارد؟
قیمت محصولات فولادی بهطور کامل دینامیک است، یعنی تمام روز قیمت فولاد همانند طلا در نوسان است و بهصورت روزانه اعلام میشود در حقیقت قیمتها تا حدی نزدیک به هم است. قیمتهای ما نیز روی کیفیت و تحویل بهموقع تنظیم میشود. چین در این زمینه کمی عقبتر از ما است. البته شاخصهای دیگر هم وجود دارد اما در این دو شاخص ما جلوتر از چین هستیم. از اینرو قیمت ما با قیمت چین تفاوت فاحشی ندارد. ما مزیت حمل را هم داریم؛ کشتی ما تا عمان ۲/۵ تا ۳ روز در راه هستند اما کشتیهای چین ۳ هفته در راه هستند و این موضوع خواب سرمایه مشتری را کم میکند. ما از طریق مولفههای بازاریابی با چین در حال رقابت هستیم.
هزینه تمامشده برای یک تن فولاد در ایران با چین چه تفاوتی دارد؟
اجزای قیمت تمامشده شامل هزینه دستمزد، هزینه سربار، هزینه انرژی و مواد اولیه است. تکتک این عوامل را اگر بخواهیم با چین مقایسه کنیم باید این عوامل را در نظر بگیریم که هزینه دستمزد ما از چین بالاتر است. البته به این معنی نیست که حقوق پرسنل ما از چین بالاتر است. اما میتوان به این معنی باشد که ما چندین برابر چین از نیروی انسانی استفاده میکنیم. یعنی به دلایل اجتماعی و ایجاد اشتغال، نیروهای زیادی به واحد صنعتی تزریق شد. در انرژی گاز و برق دارای مزیت هستیم. اما هزینههای آب و برق و گاز نیز چندین برابر شده است. این شرایط رقابتی را برای ما کاهش داده است، البته در آینده این عوامل را میتوان تنظیم کرد.
آیا برای ایجاد اشتغال میتوان به شرکتهای اینچنینی متکی بود یا از محل درآمد این شرکتها میتوان اشتغالهای دیگری را تعریف کرد؟
شرکتها بهویژه شرکتهای بزرگ نباید مسئولیتهای اجتماعی خود را فراموش کنند. شرکتهای صنعتی نباید نسبت به اشتغال یا آلودگی محیطزیست بیمسئولیت باشند. اولویت روی این مسائل است و اینگونه شرکتها میتوانند به حیات خود ادامه بدهند. البته این را باید در نظر گرفت که باید اصل شرکت زنده و سودده باشد. با افزایش ظرفیت شرکت و کارهای جانبی میتوان این اقدام را انجام داد. برای مثال فولاد خوزستان میتواند با افزایش ۳/۵میلیون تن خود به ۴میلیون تن تا حدی نیرو جذب کند. حال با این تولید مازاد میتوان صادرات را افزایش داد. کشوری مانند برزیل را در نظر بگیرید که ۳۰میلیون تن تولید دارد و ۱۸میلیون مصرف داخلی آن است. برزیل در تولید فولاد معروف است. اگر ترکیه را در نظر بگیرد به همین منوال است یا چین ۱۰۰میلیون صادرات دارد. چین در سال ۲۰۱۶میلادی ۸۸۰میلیون تن تولید داشت که ۱۲۰میلیون تن آن را صادر کرد. بنابراین باید بتوانیم شرکتها را در جهت صادرات توسعه بدهیم.