منشأ متفاوت، اثر متفاوت
میتوان منابع مختلف تامین مالی مخارج دولت در ایران را به سه دسته درآمدهای نفتی، منابع مالیاتی و سایر منابع درآمدی دولت (شامل درآمد حاصل از مالکیت دولت، درآمد حاصل از فروش کالاها و خدمات دولتی و درآمدهای حاصل از جرایم و خسارات و درآمدهای متفرقه) تقسیم کرد. بر مبنای نتیجه پژوهش ذکر شده، آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد که طی ۴۰ سال اخیر درآمدهای نفتی بیشترین سهم از منابع درآمدی دولت را داشته است. این آمارها نشان میدهد در ۴ دهه اخیر درآمدهای نفتی سهم ۵۷ درصدی در تامین مالی دولت داشته است. همچنین سهم درآمدهای مالیاتی و سایر درآمدها از مجموع درآمدهای دولت در ۴۰ سال اخیر به ترتیب ۳۲ و ۱۱ درصد بوده است.
برای توضیح تاثیر منابع تامین مالی مخارج دولتی بر تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی، باید به بررسی هر یک از راهها پرداخت. در مورد درآمدهای مالیاتی میتوان گفت مالیات بر انتخاب افراد بین کار کردن و استراحت کردن، تخصیص منابع از طریق تغییر در قیمتهای نسبی و همچنین انتقال منابع از سمت بخش خصوصی به سمت بخش دولتی، تاثیر میگذارد و در نهایت موجب تغییر در سرمایهگذاری بخش خصوصی، ظرفیت تولیدی، عرضه کل و رشد اقتصادی خواهد شد. از طرف دیگر، به علت عدم دسترسی به متغیرهایی مانند ذخیرههای ارزی، طلا و کمکهای خارجی، درآمد حاصل از فروش نفت و گاز را میتوان بهعنوان تقریبی از ظرفیت وارداتی در نظر گرفت.
در مورد تاثیر درآمدهای نفتی بر تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی از سمت عرضه، میتوان گفت که معمولا تاثیر افزایش ظرفیت وارداتی بر واردات کالاهای سرمایهای مثبت است؛ بنابراین افزایش درآمدهای نفتی ظرفیت وارداتی و بهدنبال آن واردات کالاهای سرمایهای را افزایش میدهد و بر تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی اثرگذار خواهد بود. در مورد تاثیر استقراض از بانک مرکزی بر تولید ناخالص داخلی، میتوان گفت که همانند مالیات، بر تخصیص منابع از طریق تغییر در قیمتهای نسبی و همچنین انتقال منابع از سمت بخش خصوصی به سمت بخش دولتی، تاثیر میگذارد و موجب تغییر در سرمایهگذاری بخش خصوصی، ظرفیت تولیدی، عرضه کل و رشد اقتصادی خواهد شد.