سهام رشدی در مقابل سهام ارزشی
شرکتهای با نسبت پی برای بالا به دو گروه طبقهبندی میشوند. گروه نخست شرکتهایی هستند که قیمت سهامشان به دلیل جو بازار، حمایتهای سهامدار عمده و یا کارآیی ضعیف بازار سرمایه، بیش از واقعیت ارزیابی شده و به عبارت بهتر دچار حباب قیمتی هستند. مدیر واحد مشاوره و تحلیل کارگزاری بانک آینده با بیان این مطلب به صمت گفت: بهطور مشخص این گروه برای سرمایهگذاری توصیه نمیشوند. گروه دیگر سهامی هستند که به دلیل برآورد رشد سودآوری آنها در آینده و یا افزایش حجم فعالیتهای عملیاتی و خدماتیشان، سرمایهگذاران حاضرند قیمتهای بیشتری برای خرید آنها در زمان حال پرداخت کنند. این سهام همان سهام رشدی است که میتواند یکی از سیاستهای سرمایهگذاری باشد.
پژمان کیا افزود: شرکتهای با نسبت
«پی بر ای» پایین را نیز میتوان در دو گروه تعریف کرد. شرکتهایی که قیمت معاملاتی یا تابلوی بازار آنها بیش از ارزش ذاتی آن است که از آنها بهعنوان سهام Over value نام برده میشود. آنچه مشخص است سرمایهگذاری در اینگونه سهام به دلیل احتمال افت قیمت تا ارزش ذاتی، توجیهپذیر نیست. اما گروه دیگری از سهام با پی برای پایین وجود دارند که قیمت معاملاتی آنها کمتر از ارزش ذاتی است که به آنها سهامUnder Value گفته میشود. کیا ادامه داد: این سهام که به نوعی از دید سرمایهگذاران پنهان ماندهاند، به دلیل وجود شاخصهای بنیادی مناسب، ظرفیت افزایش قیمت تا ارزش ذاتی خود را دارند و گزینهای مناسب برای سرمایهگذاری هستند. این کارشناس بازارسرمایه با بیان اینکه در تقابل استراتژی سرمایهگذاری در سهام رشدی و یا سهام ارزشی مطالعات و تحقیقات بسیاری انجام شده است، تصریح کرد: سال ۱۳۷۲ شمسی، «کاپول»، «رولی» و «شارپ»، کشورهای توسعه یافتهای همچون فرانسه، آلمان، ژاپن، سوئیس، بریتانیا و امریکا را مورد بررسی قرار دادند که شواهد حاکی از دستیابی به بازدهی بالاتر سرمایهگذاری در پرتفویهای دارای سهام ارزشی بود. همچنین در سال ۱۳۸۰ نیز «گروت» و «گسپر» تحقیقات خود را در بازارهای نوپدید آسیا شامل ۵ کشور هند، کره، مالزی، تایوان و تایلند معطوف کردند و دریافتند سرمایهگذاری در سهام ارزشی، بازدهی بالاتری نصیب سهامداران کرده است. بر این اساس یکی از مهمترین شواهد، یافتههای بهدست آمده از نتایج تحقیقات «فاما» و «فرنچ» در سال ۱۳۸۱ و ۱۳۸۵ و گالن و همکاران در سال ۲۰۰۸میلادی بود. در صورتی که بازار سهام کارا باشد، یعنی منابع به درستی تخصیص یافته و عدم تقارن اطلاعات وجود نداشته باشد، سهام رشدی نسبت به سهام ارزشی دارای ریسک بیشتری است و در نتیجه پرتفویی که نشان تعداد بیشتری از سهام رشدی است، بازده بیشتری از آن انتظار میرود. کیا افزود: بررسی مطالعات و تحقیقات بینالمللی بیانگر محبوبیت نسبی سهام شرکتهای ارزشی در قیاس با سهام رشدی است. البته نکته قابل اشاره اینکه بازارهای مورد مطالعه، کشورهای توسعه یافته و نوپای اقتصادی و دارای سطوح مناسب کارآیی در بازار سرمایه بودند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت علاوه بر تاثیرگذاری رشد سودآوری، چرخه تجاری و شاخصهای بنیادی سهام، عوامل مهم دیگری ازجمله وضعیت اقتصادی کشور، عوامل کلان اقتصادی موثر بر بازار سرمایه از جمله قیمت نفت، ارز و کالا نیز بر اتخاذ سیستم صحیح معاملاتی موثر هستند. بهدلیل کارآیی ضعیف بازار سرمایه کشور، بهویژه در حوزه تقارن اطلاعاتی و براساس نتایج مطالعات انجام شده در کشورهای توسعه یافته و دارای بازار سرمایه کارا در ایران، به نظر میرسد اقبال سرمایهگذاران ایرانی بیشتر به سهام رشدی باشد. این کارشناس بازارسرمایه پیشنهاد کرد: سرمایهگذاران برای انتخاب استراتژی مناسب سرمایهگذاری باید در پله نخست، برآورد مناسبی از سطح ریسکپذیری خود داشته باشند، چراکه دستیابی به هر سطح از بازدهی، به میزان پذیرش ریسک افراد بستگی دارد. وی افزود: سهام رشدی به دلیل بحث پیشبینی و برآوردی که بر روی سودآوری آنها وجود دارد، دارای ریسک بیشتری بوده و سهام ارزشی با توجه به چرخه تجاری و هموار بودن سود آنها از درجه اطمینان بالاتری برخوردارند. افراد میتوانند پس از شناسایی سطح ریسک، پرتفویهای متنوعی شامل سهام رشدی، سهام ارزشی و یا تلفیقی از هر دو، با وزنهای مختلف تشکیل دهند.
منبع: گسترش صمت