مصرف بیشازاندازۀ شکر میتواند اثرات جانبی بلندمدتی داشته باشد. اما در کوتاهمدت چنین اثرات منفیای وجود ندارد: هیچ خبری از تلوتلوخوردن، سرگیجه، مشکل در رسایی سخن، ازحالرفتن، «پرت»بودن، تپش قلب و ناراحتی تنفسی نیست.
آیا چشیدن مزۀ شکر روی زبان میتواند یکجور سرخوشی ایجاد کند؟ آیا امکان دارد خود شکر نوعی مادۀ سرخوشیآور، یا مخدر باشد؟ مصرف بیشازاندازۀ شکر میتواند اثرات جانبی بلندمدتی داشته باشد. اما در کوتاهمدت چنین اثرات منفیای وجود ندارد: هیچ خبری از تلوتلوخوردن، سرگیجه، مشکل در رسایی سخن، ازحالرفتن، «پرت»بودن، تپش قلب و ناراحتی تنفسی نیست.
مدت زیادی طول نمیکشد که والدین عادت میکنند این مادۀ مخدرِ خیالی را هروقت لازم باشد به بچههایشان بدهند تا آرامشان کنند، ناراحتیشان را تسکین دهند، از ناخشنودی ناگهانیشان جلوگیری کنند یا حواسشان را پرت کنند. وقتی این مادۀ مخدر را معادل لذت بدانند، طولی نمیکشد که در جشن تولد، بازی فوتبال یا بهمناسبت نمرات خوب مدرسه از آن استفاده میکنند. طولی نمیکشد که هیچ دورهمی خانوادگیای بدون آن کامل نیست و همچنین، در جشنها و تعطیلات اصلی، استفاده از این مادۀ مخدر برای تضمین لذت جزء واجبات میشود. طولی نمیکشد که نیازمندان دنیا همان پول اندکی را که دارند، بهجای اینکه خرج غذاهای مقوی برای خانوادههایشان کنند، با رضایت صرف این مادۀ مخدر مینمایند.
تجربۀ مصرف شکر و شیرینی، بهخصوص در دوران کودکی، ویژگی خاصی دارد که میتوان بهراحتی آن را با یکی از مواد مخدر مقایسه نمود. من فرزندانی نسبتاً کمسنوسال دارم و معتقدم که اگر شکر و شیرینی در کار نبود و اگر مدیریت مصرف شکرِ بچهها، دغدغهای همیشگی در وظایف پدر و مادری ما نبود، تربیت فرزندانم بسیار آسانتر میشد. حتی کسانی که جانانه از جایگاه شکر و شیرینی در رژیمهای مدرن دفاع میکنند (بهقول تام ریچاردسونِ روزنامهنگار، «لحظهای لذتِ معصومانه و مرهمی میان استرسهای زندگی») قبول دارند که دفاعشان بدین معنا نیست که به بچهها اجازه دهیم «هروقت هرچقدر شیرینی میخواهند بخورند». آنها هم معتقدند «اکثر والدین باید شیرینی را برای بچههایشان جیرهبندی کنند».
اما چرا این جیرهبندی ضروری است؟ کودکان بهانههای زیادی میگیرند (کارتهای پوکمون، اسباب و لوازم جنگ ستارگان، کولهپشتیهای دورای ماجراجو) و خوراکیهای زیادی هم
دوست دارند. اما شیرینیها چه ویژگیای دارند که اینطور باعث نیاز به جیرهبندیِ آنها میشود؟
این مسئله چیزی فراتر از بحثی آکادمیک است، چون واکنش تمام مردم به شکر مشابه واکنش کودکان است: وقتی به مصرف آن عادت کنند، هرچقدر از آن را که بتوانند بهآسانی به دست آورند، مصرف میکنند. مانع اصلی مصرفِ بیشتر، البته تا قبل از آنکه مردم چاق و مبتلا به دیابت شوند، معمولاً دسترسی و قیمت است. ازآنجاکه قیمت شکر با گذشت قرنها کاهش یافته است، میزان شکر مصرفی بهطور یکنواخت و ثابت افزایش پیدا کرده است.
در سال ۱۹۳۴، که فروش شیرینیجات در دوران رکود بزرگ اقتصادی همچنان در حال افزایش بود، نیویورک تایمز نوشت: «رکود اقتصادی ثابت کرده که مردم شیرینی میخواهند و، وقتی
همچنین ببینید
افزایش ۷۰ درصد قیمت شکر در سالجاری۲۳ شهریور, ۱۳۹۵
دبیر انجمن صنفی شیرینی و شکلات با اشاره به اینکه سازمان حمایت مخالفتی با افزایش ...